مینا حدادیان

مینا حدادیان می‌گوید: «شاید خیلی لوس باشد، ولی کتاب خواندن و پختنِ غذاهای جدید مهم‌ترین دل‌مشغولی‌ام است.» او متولد بیست شهریور ۱۳۵۳ است و به قول خودش نمره‌اش در عشق به کتاب هم مثل روز تولدش بیست! مینا در مکانی و زمانی به دنیا آمد و رشد کرد که نه کتاب زیاد بود و نه امکانات، ولی اقبال بلندی داشت. چون خیلی کتاب پیدا می‌کرد. حتی کتاب‌هایی که بقیه فکر می‌کردند مناسب سنِ بچگی‌هایش نبود. از همان بچگی شعر می‌گفت و مقیمِ کتاب‌خانه‌ی‌ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و آن‌قدر دل‌بسته که بعدها هم بخواهد در کتاب‌خانه‌ی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استخدام و همان‌جا ماندگار شود. او سابقه‌ی نوشتن نقد فیلم و کتاب در نشریه‌های کتاب ماه کودک و نوجوان، خط خطی و پیلبان هم دارد و تجربه‌هایی در زمینه‌ی فیلم‌نامه‌نویسی و ساخت فیلم کوتاه برای کودکان. بااین‌حال، ازنظر شغلی خودش را فقط‌ و فقط کتابدار می‌داند و ازنظر شخصیتی کمی‌ تا قسمتی شبیه پولینا است؛ دختری که چشم و چراغ کوهپایه بود. به امیرو که دوست داشت سازدهنی بزند، هم شباهت‌هایی دارد و با این‌که از ظاهرِ صبور و لحنِ مهربانِ مینا بعید است، ولی خودش می‌گوید: «حتی مطمئنم راسکولنیکف، آن جنایتکار محبوبِ رُمان جنایت و مکافات، در درون من جاخوش کرده!»  مهم‌ترین ویژگی او شادی و سرخوشی ‌است و با این‌که سیاهی‌ها و تاریکی‌ها را می‌بیند، ولی به نقطه‌های امید دل‌خوش است و شاید برای همین است که داوری در گروه کتاب لاک پشت پرنده را پذیرفته. خودش می‌گوید: «لاک‌پشت پرنده فضایی سالم است که در آن ملاحظه‌ای جز کودک و نوجوان نیست. مجله‌ای مستقل با داورانی که در حوزه‌های مختلف ادبیات کودک و نوجوان متخصص‌اند. استقلال و عدم‌وابستگی موجب تشویق ادبیات مستقل می‌شود.»

یادتان باشد هیچ‌وقت از یک کتابدارِ خوره‌ی کتاب نپرسید هیچ کتابی بوده که بعد از خواندنش بگویی چرا خودت آن را ننوشته‌ای؟! مینا یک فهرست بلندبالا از کتاب‌هایی دارد که با خودش می‌گوید ای کاش من نوشته بودم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *